کد تخفیف کلاسینو

کلیپ انگیزشی؛ آیا باوری داری که خالق زندگی ات هستی؟

آیا باوری داری که خالق زندگی ات هستی؟
آیا باوری داری که خالق زندگی ات هستی؟

آیا باوری داری که خالق زندگی ات هستی؟

چند نفر در بین شنوندگان واقعاً به این ایده باور دارند که طرز فکرتان تأثیراتی روی زندگی تان دارد؟ خوب واقعاً چند نفر امروز صبح بیدار شدند و آگانه آینده را خلق کرده اند؟ بزرگترین دلیلی که مردم آینده خود را خود را خلق نمی کنند این است که واقعاً باور ندارید که قادر به انجام به کار هستند.

سوال اینجاست: اگر عمیقاً یقین داشتید که قادر به خلق آینده تان هستید حتی یک روز را هم از دست می دادید؟ واقعاً؟ و آیا هرگز به هیچ فکری که نمی خواستید تجربه اش کنید اجازه می دادید از ذهن هوشیار شما عبور کند؟ پس اگر به معنای واقعی باور دارید که خالق زندگی تان هستید، آیا آنگاه اجازه می دهید محیط اطرافتان فکرتان را کنترل کند یا برعکس اجازه می دادید طرز فکرتان محیط اطراف را کنترل می کند؟

پس اگر صبح از خواب بیدار می شوید و دقیقاً از همان سمتی که دیروز از تخت بیرون آمدید، بیرون می آیید و با همان انگشت همیشگی ساعت زنگدارتان را خاموش می کنید، همان دمپایی مورد علاقه تان را می پوشید، با عجله وارد حمام می شوید و مثل همیشه از توالت استفاده می کنید و سپس زیر دوش می روید و مثل روال همیشگی خودتان را می شویید و همان طوری که دیگران انتظار دارند شما را ببینند خودتان را آماده می کنید و سپس در فنجان مورد علاقه تان قهوه می نوشید و بعد از همان مسیری که دیروز رفتید به سر کارتان می روید، همان افرادی را می بینید که همان احساس همیشگی را به شما می دهند. شما دقیقاً همان کارهایی می کنید که می دانید چطور انجامشان دهید و حفظ هستید و به خوبی انجامش می دهید و در آن متخصص هستید و سپس با عجله به خانه می روید و با عجله ایمیلتان را چک می کنید تا بتوانید سریع بخوابید و با عجله تمام این کارها را دوباره انجام دهید.

حالا سوال من این است: آیا مغزتان اصلاً آن روز تغییری کرد؟ ما می توانیم بگوییم که شما همان فکرهای همیشگی را داشتید، همان کارهای همیشگی را کرده اید که همان تجربه های همیشگی را می سازند، که همان احساسات همیشگی را می سازند اما به طور مرموزی انتظار دارید که چیزی در زندگی تان تغییر کند. همان طور که افراد همیشگی را می بینید و به مکان های همیشگی می روید و همان کارهای همیشگی انجام می دهید، این محیط خارجی است که مدارهای مختلفی را در مغزتان روشن می کند و باعث می شود که شما معادل همان چیزهایی که می دانید فکر کنید و تا وقتی که شما معادل چیزهایی که برای تان آشنا و شناخته شده هستند فکر کنید دارید از چه چیزی بیشتر خلق می کنید؟ همان زندگی همیشگی. حالا قانون کوانتوم همچنان برای شما صادق است. شما فقط معادل چیزهایی که می دانید فکر می کنید و به ساختن همان چیزهای همیشگی ادامه می دهید.

برای تغییر زندگیتان، برای یک تغییر واقعی باید بزرگتر از محیط اطرافتان فکر کنید و تمام افراد بزرگ تاریخ این موضوع را می دانستند. مثل «ویلیام والس»، «مهاتما گاندی» یا «مارتین لوتر گینگ» یا «ملکه الیزابت اول» یا «جون آئوآرک». همه ی آنها تصویر ذهنی از آینده داشتند، همه آنها یک ایده داشتند. آنها نمی توانستند آن را ببینند، نمی توانستند بویش را احساس کنند، نمی توانستند مزه اش را بچشند، نمی توانستند حسش کنند اما در ذهنشان زنده بود. آنقدر در ذهنشان زنده بود که آنها به نحوی زندگی کردند گویی تصویرهای ذهنی آنها از آینده هم اکنون به واقعیت تبدیل شده اند.

خوب پس می توانید به آینده باور داشته باشید؟ چیزی که هنوز نمی توانید با حواستان ببینید یا تجربه کنید؟ اما در ذهنتان تعداد دفعات کافی به آن فکر کرده اید به اینکه مغزتان دقیقاً تغییر کرده است و این طور به نظر برسد که آن رخداد از قبل اتفاق افتاده است.

از نظر علم عصب شناسی این موضوع کاملاً امکان پذیر است. ۹۵ درصد کسی که هستید در زمانی که ۳۵ سالتان است براساس رفتارهای حفظ شده تان است. براساس واکنش های احساسیتان، باورهایتان، ادراکتان و طرز فکرتان است که درست مثل یک برنامه کامپیوتری اجرا می شود. پس ۵ درصد از ذهن هوشیارتان شروع به کار کردن بر علیه ۹۵ درصد چیزی که حفظ کرده اید می کند. بنابراین شخصی می خواهد مثبت فکر کند، اما احساسات منفی دارد.

آنها می خواهند تابلوهای رویاهایشان را خلق کنند و سطح زندگی آینده شان را بالا ببرند، اما احساس بی ارزشی می کنند. این تناقض ذهن و بدن است. ما باید بدن را به ذهنی جدید عادت دهیم (شرطی کنیم). بنابراین برای تغییر ذهنتان باید مغزتان را مجبور کنید که روی رشته (عصب ها)، الگوها و ترکیب های جدیدی کار کند تا مغز به طور متفاوتی شروع به کار کردن کند و تنها عنصری که به ما اجازه می دهد تا این کار را انجام دهیم دانش یا اطلاعات است. چون هر بار که چیز جدیدی می آموزید ارتباطات جدیدی در مغزتان ایجاد می کنید. یادگیری همین است، یادگیری ساختن ارتباطات جدید است. به خاطر سپردن، نگهداری یا حفظ کردن آن ارتباط است.

تصمیم هایی را که باید دست از انتخاب کردن آنها بردارید، بنویسید، به کارهایی که باید دست از انجام دادن آنها بردارید نگاه کنید. آیا مدام اعتراض می کنید و نق می زنید؟ آیا بهانه تراشی می کنید؟ آیا دیگران را سرزنش می کنید؟ چه کارهای بدی انجام می دهید؟ آنها را لیست کنید و با خودتان صادق باشید. از چه تجربیاتی باید دوری کنید؟ از چه کسانی؟ از چه مکانها و چه زمان هایی؟

از آنها دوری کنید تا در محیطی که آن کارهای بد را تحریک می کنند نباشید.

پخش آنلاین :

منبع: ایران توشه

+ برای دانلود بر روی لینک داخل جعبه سبز رنگ کلیک نمایید.
+برای دانلود با سرعت بالاتر ، قبل از کلیک بر روی لینک دانلود ، VPN خود را خاموش نمایید.
+ برای دانلود آسان تر در ویندوز از نرم افزار IDM و در اندروید از ADM استفاده نمایید.
+ فایل ها را با Adobe Reader اجرا نمایید.

(چنانچه مشکلی برای دانلود دارید اینجا کلیک کنید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پانسیون مطالعاتی کنکور